شش سیگما چیست؟

شش سیگما چیست؟

آیا شما می دانید ، آیا شما واقعا می دانید ، چه چیزی در سازمان تان در حال انجام است؟
اعلام اینكه دانش حلقه های یندوات به همان اندازه امروزه درست است كه چهار قرن پیش درست بود. درهرصنعتی و سازمانی یا عملكرد روزانه ای، هنگامی كه شما نمی دانید چه چیزی را نمی دانید، آن برای شما گران تمام می شود. برای بسیاری از سازمان ها، هزینه های نقص ها وكمبودهای در هر شیوه ای كه تولید شوند، بسیار زیاد می باشد.
داشتن عملكردهایی كه خطاها به ندرت اتفاق می افتد، ممكن نیست به نظر مثل یك معامله بزرگ بیاید.اما هنگامی كه شما در نظر بگیرید چه تعداد خطاها ممكن است، درعملكردهای گسترده شركت پنهان باشد، تاثیر پولی بربهره وری كلی، رضایت مشتری، و قابلیت سوددهی به طور دراماتیك چندبرابر می شود. شیوه شش سیلكس سیگمابرای اداره كردن تقریبا به شما كمك می كند وتا شناسایی كنید چه چیزی را شما نمی دانید وهمچنین تاكید می كندچه چیزی را باید بدانید، وبرای كاهش خطاها ودوباره كاریها كه برای شما زمان، پول ، خدمت ومشتری می آورد در انجام دهید. شش سیگما تعبیر می كند كه دانش برای خدمت ها به رشد تجارت كمك می كند.


Process : هر عمل تكراری – كه در یك اجرا، ساخت یا محیط خدمات وجود دارد. روش شش سیگما اطلاعات را در ارتباط با گوناگونی خروجی های هر فرآیند جمع آوری می كند. بطوری كه می تواند بهبود داده شود واین تغییرات كاهش داده شود.

بسیاری از شركتها اعتقاد دارند كه سروكار داشتن با خطاها فقط قسمتی از هزینه های است كه در تجارت صرف می شود. اما شما مجبور نیستید تااین منطق غلط را قبول كنید، با شش سیگما، شما می توانید بیشتر خطاها را حذف كنید، هزینه هایتان را كاهش دهید، رضایت بهتری از مشتریانتان را دربافت كنید. شش سیگما تعیین می كند وتوضیح می دهد: شش سیگما یك مفهوم آماری است كه یك فرآیند رادر برحسب تعداد نقض ها تعیین می كند. با حصول شیوه های شش سیگما فرآیندهایتان فقط3.4 نقص درهر میلیون فرصت را وارد می كند به عبارت دیگر، آنها تقریبا به طور كامل كار می كنند.

Sigma : یك عنوان استاندارد شده در آمار كه انحراف معیار را نشان می دهد ویك شاخص میزان انحراف دریك مجموعه اندازه گیری یا یك فرآیند است. شش سگما: یك مفهوم آماری است كه فرآیند را برحسب نقص ها اندازه گیری می كند ، در سطح شش سیگما شما 3.4 نقص درهر یك میلیون فرصت وجود دارد. شش سیگما همچنین یك فلسفه مدیریتی است كه برروی حذف نقص ها از طریق عملكرد تمركز می كند كه برفهم ، اندازه گیری وبهبود فرآیند تاكید می كند.
سیگما حرف یونانی یك اصطلاح در آمار است كه چیزی را تعیین می كند كه انحراف معیار استاندارد نامیده می شود. در استفاده تجاری اش ، آن نقص ها در دردون داده های یك فرایند مشخص می كند وبه ما كمك می كند تا بفهمیم به چه فاصله ای فرایند از حدمطلوب منحرف می شود. یك سیگما نقص ها 91462.s رادر هر میلیون فرصت نشان می دهد، كه در یك درصدی از برون داده های غیر ناقص در حدود 30.834% تعبیر می شود. آن به طور روشن عملكرد ناچیزی است. اگر ما عملكردهایی داشته باشیم كه در یك سطح سه سیگمای عمل كنند، این بدان معنا است كه ما اجازه داریم تا 66807.2 خطا در هر میلیون فرصت ، با توزیع 93.319% درون داد غیر معیوب داشته باشیم. این خیلی بهتر است، اما ما هنوز پول هدر می دهیم ومشتریان مان را نا امید می كنیم.

Defect: یك مشخصه اندازه گیری فرایند یا خروجی آن فرآیند است كه در محدوده پذیرفته مشتری نیست وبا مشخصات آن منطق نیست شش سیگما در باره كارهائی است كه به شما كمك می كند كه نقص ها را حذف كند وهمیشه در محدوده مورد نظر مشتری محصولات یا خدمات تولید می كند. سطح سیگما یك فرایند برحسب تعداد نقص ها . نسبت تعداد فرصتها برای نقص محاسبه می شود.
فرآیند شما چقدر به خوبی عمل می كند؟ آیا آنها سه سیگما هستند؟ یا چهار سیگما؟ یا پنج سیگما؟بیشتر سازمان ها در اوپك در سطوح كیفیت سه تا چهار سیگما عمل می كنند. این بدان معناست كه آنها می توانستند بالای 25% از كل در آمدشان رایه دلیل عملكردها از دست بدهند كه نقص های بسیار را در آورند – نقص هایی كه زمان می برد تا اصلاح شود و همچنین مشتریانی ناراضی ایجاد می كند. آیا آن به اندازه كافی خوب است؟جواب ساده است.نه آن نیست هنگامی كه شما می توانستید خیلی بهتر انجام دهید كمك كردن به شما چیزی است كه این كتاب به شما ارائه می دهد. عقیده كلی مدیریت شش سیگما این است كه اگر شما بتوانید نقص ها را دریك عملكرد تعیین كنید، شما می توانید به طور سازمان یافته شیوه هایی را ترتیب دهید تا آنها را حذف كند، تایك سطح كیفیت از نقص های صفر را پیشنهاد دهد.
بنابراین، به طور خلاصه ، شش سیگما چندین مورد است: یك پایه آماری از اندازه گیری : 3.4 نقص درهر میلیون فرصت- یك فلسفه ویك هدف: به طور نسبی كامل بودن هرچه ممكن – یك شیوه – علامت از كیفیت. شش سیگما دربافت: به ما اجازه دهید تایك نمونه بیاوریم، یك سناریوی بسیار مشابه: گم شدن اسباب در فرودگاه. بسیاری از ما ناكافی از تماشا كردن چرخ وفلك چمدان را تجربه كرده ایم كه به آهستگی می چرخد در حالی كه برای چمدانی كه هرگز نمی رسد منتظر می مانیم این سیستم از حد مطلوب به دور است كه اما در شرایط اندازه گیری سیگما، فقط به چه فاصله؟ در شرایط كلی، ظرفیت رسیدگی به چمدان در بسیاری از شركتهای هواپیمایی سه سیگما اجرا می شود. این بدان معناست كه در حدود 66000 نقص برای هریك میلیون مبادله چمدان وجود دارد كه تقریبا با یك احتمال 94% همانند {برابر} است كه شما به چمدان تان خواهید رسید. آیا آن به اندازه كافی خوب است؟ مطمئنا نه، برای مشتریانی كه چمدان هایشان درمیان نقص ها وجود دارد. كاستی ها هزینه ها رابرای شركتهای هواپیمایی افزایش می دهد، به علت اینكه كارمندان باید با چمدان گم شده و مسافران ناراضی سروكار داشته باشند. واین كاستی ها می تواند به فقدان تجارت در آینده منجر شود. اگر شركت هواپیمایی در رسیدگی به چمدان ها به شش سیگما حركت می كند، به طور روشن در شرایط هزینه های كمتر ومسافران راضی نتیجه مطلوب می دهد، مسافرانی كه به احتمال بسیار دو مرتبه باآن شركت هواپیمایی مسافرت خواهند كرد. همان طور كه شكل 6-6 مشخص می كند، عملكرد در هر چیزی كمتر از سطوح شش سیگما بدان معنا است كه عملكردتان احتمالات بالاتری از كاستی ها دارد. { شكل 1-1} این هم ممكن است مثل سه سیگما به نظر خوب اید. بااین وجود، اگر 66.807 نقص خارج ازیك میلیون وجود داشته باشد، این بدان معناست كه 933.193 چیز- 93.3/9% بی نقصی – به خوبی پیش می رود. اما اگر شركت هواپیمایی به این آمارها توجه نكند، پول ومشتری هایش رااز دست می دهد. این مسطح سه سیگما را از دیدگاه دیگر در نظر بگیرید. برای مشتریان ، سه سیگما عملكرد نارضایتی بسیار بالایی را نشان می دهد. شركت هواپیمایی اساسی ترین انتظاراتشان را برطرف نكرده است – كه چمدان هایشان را در پرواز یك نی قرار دهد، تابه آنها به مقصد یكسانی مسافرت كنند. بنابراین شركت هواپیمایی به احتمال زیاد بسیاری ازین مسافران ناامید را از دست می دهد. سه سیگما نیز همچنین پول زیادی را هزینه می كند. تغییر پذیری ها- زمان ، اتلاف وخطاها- در عملكرد رسیدگی به چمدان بسیار است: مسیر غلط رفتن چمدان ها، فرارثی دادن مشكل، عملكردی فرارثی جستجو كردن، بازآوردن وسرانجام آوردن چمدان های گم شده هنگامی كه شما شكاف احتمال 6درصدی از گم شدن چمدان رادر شرایط پولی تعبیر می كنید، هزینه بسیار این كاستی می تواند بیش از 6درصد كل هزینه رسیدگی به چمدان ها باشد.شاید چندمیلیون دلاردر هرسال اگرعملكرد مسیرچمدان هابهبود بخشیده شده بودن،ارزش ویژه برای خطا می توانست كاهش یابد و اختصاص منابع – هم انسانی وهم پولی – می توانست به طور سودآورتری استفاده شود.

Varition :هر اختلاف كمی بین اندازه گیری یا استاندارد وانحراف ازهمین اندازه گیری یا استاندارد در خروجی های یك فرآیند تغییرات در خروجی ها می تواند نتیجه تعدادی از علتها در عملكرد ها ومدیریت فرآیند باشد. یك هدف مهم بهبود فرایند كاهش دادن تغییرات در خروجی ها است.
چه تعداد مشتریان می توانستند موجب شوند تا تجارت شان از دست برود.؟ چه مقدار پول می توانست به علت اشتباهات موجب شود تاشركت تان از دست برود؟ چرا آن به عنوان یك عملكرد رایج عادی فقط در سه سیگما یا چهار سیگما مورد قبول است، هنگامی كه با تغییر دادن شیوه ای كه شما عملكردتان را اداره می كنید، شما می توانید به شش سیگما وكل سودهای حاصله نزدیك تر شوید. شش سیگما لایه های تغییرپذیر عملكرد – در شرایط اطلاعات – را تحت پوشش قرار نمی دهد كه شما باید درك كنید وكنترل كنید تا هزینه های نقص وضایعات را حذف كنید. این یك شیوه مدیریت است كه قصد رسیدن به قله كیفیت رابا اندازه گیری ، تجزیه وتحلیل، بهبود وكنترل عملكردها دارد تا نقص ها را ریشه كن كند ونتایج بهتری را شكوفا كند.

تاریخچه اندكی از كیفیت: بسیاری از مردم با حركت كیفیت با شش سیگما همكاری می كنند. بنابراین دراین نقطه به نظر منطقی می رسد تاازاین دیدگاه شروع كنیم، چقدر شش سیگما می تواند از برنامه های كیفیتی كه شما ممكن است قبلا تجربه كرده باشید، متفاوت شد؟ برای جواب دادن به این سوال ، به ما اجازه دهید تابه طور خلاصه تاریخچه ای از حركت كیفیت را خلاصه كنیم. هیچ دركی از حركت كیفیت نمی تواند بدون ذكر ادوارمینگ تصوری كامل شود، معروف ترین فردی كه به ژاپن در احیا كردن صنایع شان بعداز جنگ جهانی دوم كمك كرد. شیوه اش اساسا تاثیر مهمی برتكامل كیفیت و برنامه های مداوم بهبود در سازمان های اطراف جهان داشت.
TQM: مدیریت كیفیت جامع: یك رویكرد مدیریت كه ااز زمان – عنوان یك سیستم تمركز می كند. با تاكید بر عناوینی چون فرآیندها، آمار بهبود پیوست وتولید محصولات وخدمات كه رضایت مشتری را افزایش می دهد. شش سیگما یك گسترش یافته ومنظم TQM است.
خوب است تا گفته شود كه شیوه مدیریت دمینگ كه از مدیریت كیفیت جامع یا TQM ناشی می شد، شیوه هزاران شركت كه عملكردشان را اداره می كرد، تغییر داد تا اوایل سال 1980 ، میزانی كه مدیریت گروهی بر كیفیت متمركز بود، مورد اهمیت بود.تجارت های مورد قبول TQM یك تغییر الگوی اصلی را تحت دستخوش قرار دادند، یك تغییر شكل از هرچیز فراموش شده كه قبلا در مورد تجارت مرسوم بود به ایجاد كردن خدمات وتولیدات بهتر. آنها شروع به درك كردند كه كیفیت به هزینه های بالا نیاز ندارد بلكه به عملكردهای پررا زمان تر ومطمئن تر نیاز دارد تابردن داده های رها از نقص را بیرون آورد وآنها مجبور باشند بربهبود فرآیند عملكرد ورضایت مشتری متمركز باشند. TQM یك پایه ریزی بسیار عالی از ساختن بسوی سطح بعدی مدیریت كیفیت است كه بوسیله شیوه شش سیگما نشان داده می شود. اما شش سیگما بسیار دورتر از آخرین گرایش كیفیت است. به چه دلیل ؟ شركت هایی كه شش سیگما را اجرا كردند به نتایج عالی چشمگیری رسیدند ویك طرح جامع و منظم رابرای عملكرد مالی بهبود بخشیده شده توسعه دادند.

نقش سیگما درموتورولا: شش سیگما عنوان یك هدف كیفیتی در آ‎غاز سال1980 درموتورولا به صورت مفهوم درآمد. دلیل اینكه تكنولوژی صورت پیچیده درآمده بود وعقاید سنتی درباره سطح كیفیتی پذیرفته شده ناكافی بود. تعداد فرصت ها برای نقص ها افزایش پیدا كرده بود ودرحدمطلوب باید افزایش پیدا می كرد. درسال 1989 موتورولا نرخ نقص را اعلام كرد كه این بیشتر از 304 نقص درهریك میلیون شش سیگما نبود. این ابتكار عقاید كیفیتی در امریكا رابه مبارزه می طلبید ومفهوم سطح كیفیتی را تغییر داد.
شركتهای مثل موتورلا، ابزار های تگزاس IBM ،‌آلید سیگنال وژنرال الكتریك به طور موفقیت آمیزی شش سیگما را اجرا كردند وهزینه ها رامو به مو تابیلون ها دلار كاهش دادند. اخیرا فورد، دوپونت ، هوادسییمایی دو، میكروسافت و واكسپرس آمریكایی كاربرروی ایجاد شیوه شش سیگما را شروع كرده اند. اما آن بیشتر از پول است. جك ولچ، CEO كه شش سیگما رادر ژنرال الكتریك شروع كرد، آن را مهمترین GE مقدماتی نامید كه تاكنون به عهده گرفته شده است، وگفت كه شش سیگما قسمتی از رنوژنتیكی رهبری آینده مان است
عوامل اصلی شیوه شش سیگما:شیوه شش سیگما از ابزارهای آماری استفاده می كند تا تعداد عوامل بسیار مهم را شناسایی كند، عواملی كه مهم ترین موضوع برای بهبود بخشیدن كیفیت فرآیند ایجاد نتایج عالی است. آن متشكل از چهار یا پنج مرحله است: تعریف كران پروژه ها، هدف ها وقابل ارایه به مشتریان درونی وبیرونی.
- انداز ه گیری عملكرد كنونی فرآیند تجزیه وتحلیل كردن وتعیین كردن عوامل ریشه ای نقص ها بهبود بخشیدن به فرآیند برای حذف نقص ها . كنترل كردن عملكرد فرآیند ها این مراحل رادر بخش ، خلاصه می كنیم . ماباید توجه كنیم كه شیوه شش سیگما ثابت نیست. شیوه ها گاهی اوقات به طور چشمگیری تغییر می كنند. یكی از تغییر پذیری ها در مراحل عبارت است از: بعضی از شیوه ها از كل پنج مرحله لیست شده در بالا استفاده می كنند، در حالیكه بقیه نمی توانند شامل مرحله تعریف كردن باشند.

تعداد عوامل حیاتی: فاكتورهائی كه كد مستقیما رابطه اثرودلیل اندازه گیری خروجی فرآیند رادر ارتباط باورودی هائی كه به آن فرآیند وارد می شوند را توضیح می دهند. نوعا ، اطلاعات نشان می دهند كدشش یا عوامل كمتری برای هر فرآیندی وجود دارد كه بیشترین تاثیر رابرخروجی های یك فرآیند دارند. فقط فاكتورها را جدا می كنید ، شما فهمید تنظیم اساسی راكه شما احتیاج دارید اعمال كنید تاخروجی های فرآیند به طور موثر وموتفی بهبود داده شوند.
متخصصین شش سیگما تشخیص داده اند كه این شیوه نوعی نقشه جاده برای یهیود است ونمی تواند مهم باشد اگر آن را GETS. POCR,MAIC,DMAIC بنامیم. نكته این است كه این مجموعه ای از ابراز هااست كه هدف در كمك كردن به مدیران وكارمندان دارد تا عملكردهای بسیار مهم رادرك كرده وبهبود ببخشند. شش سیگما براساس چند مفهوم اصلی است كه مادر بخش های بعدی تحت پوشش قرار می دهیم. نقص – تغییر پذیری بحرانی برای كیفیت – ظرفیت عملكرد طراحی برای شش سیگما . شش سیگما برنقص ها وتغییرپذیری ها متمركز است. آن باشناسایی اجزای CTQ دریك عملكرد شروع می شود. ظرفیت عملكرد وهدف را در استقرار آن با كاهش یا حذف تغییر پذیری ها تجزیه وتحلیل می كند. به سادگی استقرار می شود، مدیریت شش سیگما در مورد بهبود كیفیت مستقیما در نتایج مالی است. هدف شش سیگما مربوط كردن عملكردهای درونی وكنترل سیستم ها به احتیاجات مصرف كننده نهایی است. شش سیگما یك شیوه شش سیگما استفاده از عقیده من فكر می كنم من احساس می كنم یا من معتقدم را حذف می كند .

Process capality: سنجش آماری تغییرات ذاتی برای یك پیشامد داده شد. در فرایند با ثبات . آن معمولا عنوان عرض فرایند تعریف می شود تغییرات نرمال كه به وسیله شش سیگما قابلیت كاربرد كمی شد. تقسیم می شود. در حالت كلی آن توانیی فرایند برای رسیدن ویژه براساس آزمایش عملكرد است. قابلیت فرایند این سوال جواب می دهد: به اندازه فرایندتان می تواند اجرا كند؟
شش سیگما از سازمان دهی در شیوه های علمی تر اتخاذ تصمیم گیری به وسیله قرار دادن هرچیزی برپایه اطلاعات قابل اندازه گیری ناشی می شود.
متمركز بربكاربردن مدام وتغییر دادن عملكردها: اولین چیز كه در مورد شش سیگما شناخته شده است این است كه آن به آخرین رسم های متداول برنامه ریزی برای تثبیت كردن سازمان ها متكی نیست. آن به شیوه قدیمی كار سخت متصل شده با اطلاعات واقعی وشیوه حل مشكل متكی است. آن برهر جنبه وسطح از سازمان از مسیر كارگران تا مدیران متوسط تا CEO – تاثیری ندارد تا افراد و فرآیندتان را تغییر شكل دهد. به عنوان اولین مرحله در تغییر شكل ، مجموعه عقیده شش سیگما شما ومردم تان را به عنوان دارایی به نسبت هزینه ها بدهی ها در نظر می گیرد. این درست است شما به همان مقدار دارایی در هر قطعه از تجهیزات سرمایه هستید وشما یك سرمایه گذاری با امكان فوق العاده برای سوددهی را نشان می دهید. تغییر دادن دیدگاه مردم از بدهی ها به دارایی ها یا سرمایه گذاری ها برای شش سیگما اساسی است.

CAUTTON: مدیران غالبا تمایل دارند كه فقط به مردم در سازمانشان توجه كنند. هنگامی كه چیزی درست یا چیزی غلط اتفاق می افتد وآنها منتظر می مانند تایك شخص به آنها تبریك بگوید یا آنها را ملامت كند. حقیقت این است كه در كارهائی كه از طریق فرایندهای انجام شده بوسیله مردم عملی می شود كه موفقیت ومشكل نتیجه اقداماتی است كه توسط نیروی انسانی صورت می گیردنه فقط یك شخص اگر شما به دقت هم مردم وفرایند توجه نمی كنند بهبود در سازمان شما اتفاق نخواهد افتاد.
زمانی كه شما به دارائی ها انسانی فكر می كنید آن به یك اندازه مهم است تاارزش اساسی پول رادر ریشه كن كردن مواد ضایع ومراحل در فرایند بفهمیم ، همان طور كه این كلیدی برای بازكردن سود پنهان در سرمایه تان برای مردم است. واین همچنین جنبه دیگری از شیوه شش سیگما برای كنترل كردن است.

Seeing Emplayees sAsse : یك راه ساده وآسان برای درك مفهوم دارائی انسانی این است كه بازده سرمایه انفرادی داده است استفاده كنیم. برای مثال اگر هزینه یك كارمند 50000دلار دریك سال می باشد وفعالیت او درآمدی در حدود 100000دلار تولید كند، كارمند هزینه های خود را پوشش داده است وسودی اضافه شده برآن داشته است. بنابراین بازده سرمایه سالیانه هركارمند %100 است. به كمك محاسبه بازده سرمایه كارمند شما می توانید برروی آنها به عنوان دارائی هایتان كه در تجارتتان سرمایه گذاری شده اند، متمركز كنید.
باتغییر دادن شیوه شمادر فرایندها جستجو می كنید.‌بادرك عوامل حیاتی كه باعث خطا دوباره كاری می شوند، شما می تواند توانایی عملكرد تان رابرای توزیع كیفیت بالاتر برای مشتریانتان وبرای هزینه های كمتری بهبود ببخشید. زمانی كه شما بدانید كدامیك از تعداد عوامل حیاتی راباید تمركز كرد، شما می توانید بهبودهایی را ایجاد كنید كه نتایج دراماتیك را بیرون آورد. به نظر ساده می آید؟ آن زمانی است كه ذهن تان رابرآن متوجه می كند با قرار دادن افرادتان برای كاردر حل مشكل های فرایند با ابزارهای آماری اثبات شده شما نه فقط خطاها را حذف می كنید، بلكه همچنین حدس نادرست در مورد اینكه چرا عملكردها نمی توانند كاركنند هم حذف می كنید، دومرتبه به جای عقیده شما خودتان وافرادتان با اطلاعات كمیت پذیر براساس حقایق تجهیز می كنید. هنگامی كه شما حقایق را بدانید شمادر موقعیتی برای ثابت كردن مشكلات به طور همیشگی هستید وسودهای بلند مدت بدست می آورید. به عبارت دیگر شما نیروی آگاهی ودانش را اعمال كرده اید تاعملكرد را تغییر دهید.

Elerator Talk : یك CEO ازیك شركت مهم از من سوال كرد در 30ثانیه سخنرانی شش سیگما را توضیح دهید؟ جرایم شبیه به این بود شش سیگما یك روش حل مسائل است كه در آن از دارئی های انسانی اطلاعات اندازه گیری وآمار برای شخص كردن عوامل حیاتی برای كاهش ضایعات ونقص ها وافزایش رضایت مشتری سود وارزش سهام استفاده می شود.
نه فقط آمار، بلكه تغییرات فرهنگی: به علت اینكه آن از اصطلاح آماری استفاده می كند، شش سیگما به طور مداوم به عنوان یك برنامه آماری واندازه گیری دریافت می شود. این مورد نیست. شیوه شش سیگما در مدیریت فقط از آمار به عنوان ابزاری برای توضیح دادن ومشخص كردن اطلاعات استفاده می كند. شما برانتخاب ابزار واستفاده وتوضیح اطلاعات متمركز می شوید تا تصمیمات اتخاذ كنید. شاغلان شش سیگما نیز از كامپیوترها ونرم افزار آماری استفاده می كنند تااز دانش وسرعت عملكرد بهبود سودببرند. هدف نهایی ایجاد كردن شركت های شش سیگما است – شركت هایی كه سیستم ها وفرایندهایشان به كاملی هرچه ممكن باشند ودر بهترین سطح عملكرد شان عمل كنند.

Culture : این موضوع باورها انتظارات راههای عملكرد ورفتارهائی كه شخص كننده عمل متقابل نیروی انسانی در هر سازمانی است برمی گردد، این موضوع درباره چگونه انجام شده چیزها در اینجا در هر سازمان است. فرهنگ دریك دوره طولانی زمانی تكامل پیدا می كنند وآن غالبا باورها ورفتارهای مدیریت كل را منعكس می كند. زیرا كه شش سیگما برروی طریقه انجام دادن چیزها تاثیر می گذارد، اجرای موفقیت آمیزی یك تغییر در فرهنگ احتیاج دارد كه ممكن است این تغییر بنیادی باشد.
برای رسیدن به این سطح كیفیت نه فقط به آمار نیاز است، بلكه به تغییرات در فرهنگ سازمان نیز لازم است. شیوه شش سیگما موشكافانه است به تعهد عمیق از بالاترین سطح مدیریت نیاز دارد كه در كل سازمان نفوذ می كند. آن به مقاومت برای مورد تردید قرار دادن پایان ناپذیر اعتبار عقیده های شركت نیاز دارد وشیوه های متعارف چیزهایی هستند كه در اطراف اینجا انجام می شود. آن همچینی به مفهوم فوریت یك درس از آن نیاز دارد به منظور اینكه مشكلاتی را حل كند كه سودآوری ورضایت مشتری را تخمین زند، شما نیاز دارید تاافراد كلیدی تان رادربكار گیری فعال روش شش سیگما درگیر كنید. قهرمان وكمربندهای سیاه :شیوه های شش سیگما برای مدیریت شامل تغییر فرهنگی می باشد. ضرورت دراین تغییر فرهنگی بازیكنان كلیدی هستند كه به عنوان قهرمان .كمربند های سیاه شناخته شده اند، كسانی كه به عنوان عاملانی برای آسان كردن این تغییر عمل می كنند. این دو عنوان نقش های محوری در موفقیت مدیریت شش سیگما ایفاء می كنند.

Champion: یك حایر ارشد كه روش شش سیگما رادرسرتاسر شركت ومخصوصا در گروههای كاركردی خاص ارتقاء می بخشد قهرمان نظم وانضباط وابزارهای شش سیگما را می فهمد. پروژه ها را انتخاب می كند، اهداف اندازه گیری را تعیین می كند وبه عنوان مربی دستاور سرویس ارائه می دهد، مانع ها رابرطرف می كند ومنابع رادر حمایت از كمربندهای سیاه تخصیص می دهد ودر نهایت از پروژه ها مراقبت نكند.
یك قهرمان به طور كلی از درجات بالای مدیریت انتخاب شده به عنوان یك مربی آموزگار و راهنما بكار می روند. كه از پروژه گروهی وجایگاه منابع ضروری حمایت می كند. یك كمربند سیاه بسوی یك پروژه تعیین شده برپایه تمام وقت هدایت می شود، شدیدا برروی تعیین كردن ، مشخص كردن تجزیه وتحلیل كردن، بهبودبخشیدن وكنترل عمكلردها برای رسیدن به پیامدهای مطلوب كار می كند كمربندهای سیاه هیچ چیز دیگری انجام نمی دهد، با تنها مسئولیت شان ریشه كن كردن تغییر پذیری وشناسائی كردن عوامل حیاتی است آنها %100 از انرژی هایشان رابرای پروژه انتخاب شده اختصاص می دهند كه به وسیله اعضای پروژه گروهی حمایت می شود. بنابراین چرا ورزش های رزمی نام گذاری شده است؟ بعه علت اینكه یك عملكرد كمربند سیاه متمركز شدن برحل مشكل تمرین مهارت های خاص استفاده ازیك مجموعه تعیین شده ازابزار ها، و مغلوب كردن دشمن است فرآیندهایی كه برون داده های معیوب را بیرون می آورند .

Black belt : فردی كه به طور تمام وقت دراین روش آموزش دیده تا نقض های محصول وفرایند را حل كند. تا نتایج سودآور مالی به همراه داشته باشد. یك كمربند سیاه همراه بادیگران برروی شش سیگما تحلیل وكار می كند تا بهبودی در كارخانه همراه داشته باشد.
نقش ها و سطوح دیگری در شش سیگما وجود دارد كه ما در بخش 5 تحت پوشش قرار می دهیم، اما هیچ كدام به مهمی كمربند سیاه نیستند. كمربندهای سیاه مردمی هستند كه تكنیك های شش سیگما رابرای مشكلات سازمان دهی شده بكار می برندوبه تغییر فرهنگ سازمان كمك می كنند تابه مداوم در رسیدن به هر جنبه بهتر عملكرد متمركز شوند، آنها نیروی دانش با مهار كردند تابه عملكرد ارتقاء یافته ، رضایت مشتری وسودآوری دست یابند كه چیزی است كه همه می خواهند، حد متوسط نتایج پروژه بهبود كمربند سیاه دریك سوددهی تقریبا 175000 $ در نتیجه نهائی است. وچون كمربندهای سیاه در چهار تاشش پروژه در سال كار می كنند فركر كنید چه چیزی می تواند معنی دهد هنگامی كه به وسیله تعداد پروژه های بالقوه در سازمان تان چندگانه شود؟ شش سیگما هیجان آور است. اما آن به استحكام توان ذهنی وبالاتر از همه یك از جان گذشتگی راسخ در دنبال كردن تكامل درهر جنبه از عملكردهای تجاری نیاز دارد. زمانی شما وآن را به طور كامل در برمی گیرید كه احتمالا مدت به طور كامل در چیزی كه شما می توانید بدست آورید، نامحدود باشند.
شش سیگمای بكاررفته: بنابراین چطور شما می توانید مردم را به فرایند هایتان مربوط كنید وبه طور عملی چیزی كه شش سیگما تعهد دارد را بكار ببرید؟ این موضوع كتاب موجود است. اما، برای ارائه شما به یك عقیده سریع از چیزی كه در پیشاپیش قرار می گیرد، در اینجا مثالی نشان می دهیم تا نشان دهد كه شش سیگما چطور كار می كند. CEO دریك توافق متنوع از 50شركت ، یا رئیس از گروه خدمات مالی را ارایه می دهد كه كار بهبود بخشیدن درآمد خالص اش تا %10 و دست یافتن یك هدف گسترده 25درصدی رادارد. یك نوآوری بیشتر در برطرف كردن این شرایط این بود كه CEO، ازیك شش سیگما طرفدار می كند. وبراین شیوه اصرار كند تا به هدف خود برسد.

Breakthrough goali : یك بهبود مهم آنی وپرهیجان است. به عنوان معیار سنجش، رسیدن به هدف پیشرفت علمی یا تحریك بهبود 60تا80درصدی است.
رئیس گروه خدمات مالی سپس گزارشات مستقیم اش وكنترل كارمندان وكار بهبود بخشیدن درآمد خاص رابا هدف گسترده 25درصدی ارایه دهد تااز شیوه شش سیگما برای انجام این كار استفاده كند به طور روشن كل مدیران كارهایشان رادارند كه برای آنها تغییر یافته است. همه آنها می فهمند كه اشتباه زیادی در عملكردهایشان وجود دانسته است ، اما آنها نمی دانستند چطور مشكلات را شناسایی كنند واین اشتباهات رابرای كاهش هزینه هایشان حذف كنند.
خدمات مالی: اجازه دهید تابخش خدمات مالی را در نظر بگیریم كه تمركز مقدماتی تجاری اش در قرض هاست . برای پیدا كردن اینكه كدامیك از عملكردها بیشترین تغییر پذیری را ایجاد می كند، اولین مرحله پرسیدن سوال اساسی بود: چطور ما می توانیم پول مان رابدست آوریم ؟ از آنجائیكه جواب قرض ها؛ بود مدیران نیاز دارند تاشیوه شش سیگما را استقرار كنند تاحقایقی در مورد دلارهایی كه از دست داده اند راكشف كنند. به طور خلاصه آنها نیاز دارند تا بدانند چه چیزی را آنها نمی دانند.

Meeting stretch Targets: هدف گسترده یك مفهوم اربرآورده كردن نیازهای اساسی وافزایش انتظارات شما است هنگامی كه شما اهداف تعریف شده رادرون وحدود درك می كنید، شما نیاز دارید تاذهنشان رابه سمت پیشرفت انتقال دهید منظور رسیدن فكر می كردید. چه اتفاق می افتد كه شما همچنان به تلاشتان ادامه بدهید یك هدف گسترده یك راه قوی تادرهر كسی انگیزه ایجاد كند تاكارها را بهتر انجام دهد. آن را امتحان كنید. شما متعجب خواهید شد كه چگونه ممكن شد چیزی كه عیرممكن به نظر می رسید.
همان طور كه ماقبلا گفتیم، شش سیگما با شناسایی اجزای CTQ دریك فرآیند شروع می شود. در بخش وام مسكونی ، مدیر CTQ متری را به عنوان زمان تصویب عملكرد وام تعیین می كند. مخصوصا او تعیین می كند كه عملكرد باید فقط دوروز از دریافت درخواست وقت بگیرد هرچیز دیگری نیز می تواند یك نقض در نظر گرفته شود. بخش ویژگی رابرطرف نكرده بود، از آنجائی كه حدمتوسط تصویب وام هفت روز تمام وقت می برد. تغییر پذیری 5روزه نقص بود. بخش پردازش وام گرج Greg درحدود 100000 وام درهر ماه را با مقدار وام 25000 دلار، آماده می كند. بخش مقدار پول را در زمان از دست رفته در عملكرد وام ها مطلالبه نكرده بود كه برطبق ویژگی اش ، فقدان پنج روزه سود یك ماهه یا 60روز درسال را بیان می كند. این به مورد ارزش دوماه از پرداخت سود 25000000 دلاری را تغییر می كند. ارایه یك میزان سود متوسط در10درصد را حاصل می كند، این بدان معنی است كه بخش حدود 400000 دلار رادر هرسال به علت عامل CTQ در تغییر پذیری در زمان عملكرد وام از دست می دهد.

Critical to- quality : عناصر یك فرایند كه تاثیر بسیار مهمی برخروجی های فرایند می گذارند. تشخیص این عناصر حیاتی هستند كه چگونه سبب بهبود می شوند می توانند صورت شگفت آوری هزینه ها را كاهش بدهند وكیفیت را بالا ببرند.
زمانی كه گرج عامل CTQ را شناسایی كرده او می توانست پروژه را مشخص كند. شیوه ای كه او می توانست این اتلاف را با آزمایش هر مرحله فرایند وتعیین نتایج ریشه كن كند. هدف شناسایی این بود كه چه مراحلی باعث این تغییر پذیری زمانی شده بودند. سه بخش اصلی وجود دارد كه یك پروژه شش سیگما را شروع می دهد: یك CTQ مشتری، 2-یك هزینه واقعی كه بایك نقض همراه ایژست كه CTQ را تحت تاثیر قرار می دهد. 3- در یك چارچوب زمانی خاص برای حذف كردن نقص تاCTQ متری حصول شود. اكنون كه گرج پارامترهای پروژه اش رادارد، او می توانست یك تیم را جمع آوری می كند وآنها را در نقش كمربند سیاه اش هدایت كند. تنها بریقیین چندعامل حیاتی قرار گرفته بین عملكرد و عملكرد اصلی اش اینكه گرج وگروهش كل منابع ضروری رادریافت كند، هر مانع منتقل می شود ومدیریت بالایی در مورد پیشرفت پروژه گزارش داده می شود، گرج یك حق مسلم در پیامد پروژه دارد: بخش اش می توانست سوددهی كند. واو می توانست پاداش عملكردش را بوسیله نتایج پروژه بدست آورد. ترتیب پنج مرحله ای 2سیگما از DMAIC شروع شده بود.

جادوی DMAIC : ابزار های آماری شش سیگما مثل جادو كار می كنند تاچیزی را كه نمی دانید كشف كنند. هنوز شما مجبور نیستیدیك آمارشناسی باشید تااز آنها استفاده كنید. شما برابزارهای انتخاب متمركز هستید، از آنها استفاده می كنید واطلاعات را تجزیه وتحلیل می كنید. وبه نرم افزار خاص اجازه می دهید تا محاسبات را انجام دهد. عملكرد پنج مرحله ای DMAIC كه قبلا شرح داده شد، ازیم مجموعه ابزارها استفاده می كند ویك فیلتر منطقی است تاشما را به چند عامل حیاتی كه برنتایج تان تاثیر می گذارد، هدایت كند: تعریف كردن- هدف های پروژه وقابل توزیع به مشتریان را تعیین كنید درونی وبیرونی. اندازه گیری كردن یك یا چند تولید یا مشخصه های خدمات نقشه های فرآیند ، ارزیابی سیستم های اندازه گیری وتخمین ظرفیت مسیر اصلی را شناسایی كنید. تجزیه وتحلیل- تغییر پذیری هایی رابا شناسایی وآزمایش فرضیه وتجزیه وتحلیل گرافیكی ارزیابی كنید. بهبود بخشیدن روابط متغیرها رادر میان چند عامل مهم كشف كنید، توان های عملكرد رادر استقرار كنید. كنترل كردن- توانایی در كنترل چند عامل مهم را تعیین كنید. عملكرد سیستم های كنترل را بكار ببرید. به عبارت دیگر مرحله تعریف كردن هدف هایی برای پروژه سیگما استقرار می كند، مراحل تجزیه وتحلیل واندازه گیری فرایند را شرح می دهند ومراحل بهبود وكنترل، فرایند را بهینه كرده وسپس آن را حفظ می كند. در مرحله تعریف كردن، گرج تعریف می كند كه هدف پروژه كاهش دادن زمان برای تصویب یك وام دوروزه بود. در مرحله اندازه گیری ، گرج شروع به نقشه ریزی عملكرد درخواست وام می كند. او چهار منطقه اصلی را شناسایی می كند: درخواست عملكرد را شكل می دهد، وروال كار در بهبود آن پیش می رود. زمانی كه عملكرد طرح ریزی كامل شده بود، بخش های سازنده درچند برون داد در مرحله تجزیه وتحلیل بیشتر شكسته شده بودند. در مورد شكل گیری در خواست وام، برون داد از كل چهار شكل اطلاعات %100 تكمیل بود. آن مسیر اصلی برای تعیین یك نقص را ایجاد می كرد. برون دادهای عملكرد دیگر كه باعث اتلاف می شدند، چهار لایه تصویب ونقاط بررسی غیر ضروری بودند. این ممكن است به نظر كم اهمیت بیاید، اما مقدار اطلاعات ثابت شده در نقطه بعدی در عملكرد رادر نظر بگیرید، وسپس آن رابا حجم وام ها تكثیر كنید، دومرتبه هزینه تصاعدی یك نقص كوچك تشدید می شود. در مرحله بهبود، گروه رابطه برابر بین شكل درخواست وبودجه بندی وام را توسعه می دهد وشیوه ای برای مرحله كنترل را آماده می كند. كه تغییرات را بكار می برد. یكی ازاین تغییرات در نرم افزار بود. اكنون كارمندان مجبورند تاهزینه برشكل را قبل از حركت به بعدی را كامل كنند: نرم افزار نمی توانست به آنها اجازه دهد تابه طرف جلو ببرند مگر اینكه آنها به اطلاعات تادرستی در اولین مرتبه رسیده باشند. گرچه به هدف هایش رسید. با متوقف كردن دوباره كاری براساس شكل درخواست او اضافه كاری كارمندان را كاهش دا، بهره وری را افزایش داد، درخواست ها را با بودجه بندی سریع تر جبران كرد واز عهده پیشرفت هدف برآمد وبه طور ماهانه هزینه های عملكردی را تا 60000 دلار كاهش داد. قبل از پروژه ماهانه هزینه های عملكرد وام در حدود 150000 دلار بود، 60000 دلار اتلاف منتقل شد، گرچه آن رادر 90000 دلار متعادل كرد وبه یك كاهش 50% در زمان فرآیند دست یافت. و 200000 دلار دیگری در پرداخت های سود اضافی بدست آورد. اكنون، این یك نتیجه مالی مهمی است. نیازبه گفتن نیست، گرچه به پاداش ها و ارتقاء در بخش رسید. برگشت فرآیند تغییر پذیری به دلار: فرآیند تغییر پذیری درهر معامله ، بخش، وواحد تجاری وجود دارد. از دیدگاه میكرو تا مالكرو ، بااستفاده از روش های شش سیگما شما اجازه دارید تا هدف ها را تعیین نكنیدوویژگی را استوار كنید، مشخصه های فرآیند را تعیین كنید وظرفیت مسیر اصلی رابرآورد كنید، تغییر پذیری را تحلیل كنید. چند عامل مهم را شناسایی كنید؟ عملكرد را بهبود ببخشید وچند عامل مهم را كنترل كنید وسیستم های كنترل عملكرد را بكار ببرید. با استفاده از DMAIC ، شما می توانید سود ومازاد دلارهای پنهان رادر سودوزیان تان حفر كنید.
Link Six oigma Gools and company obgeccire : پروژه های شش سیگما به مشكلاتی كه خوبی تعریف شده اند وهدف های مهم عملی نیاز دارد. برای شما دراین موضوع بیش ار 50 شركت %10 از درآمد خالص خود را به هدفكمی تعریف شده اند اختصاص داده اند. در آنكردن این نتایج ناسازگار برای شركت به همراه خواهد داشت. به همان اندازه شما می دانید چیزی راكه در حال سنجش تان هستید وآن را به اهداف وتز پیوند دهید. شما بایستی وزمانی مینی بر رسیدن به نتایج داشته باشید.

شش سیگما چه چیزی نیست؟

شش سیگما برنامه كیفیت دیگری نیست. آن یك نقطه مهم است كه تاكید می شود. تجرات برای یك هدف وجود دارد. در سود آوری كه برای مشتری بكار می رود. بنابراین استنباط می شود كه هر حل مشكل ابتدایی باید به طور یكسان عمل كند. شش سیگما از منابع تان استفاده می كند تا مشكلات جاده وقابل شناسایی را ثابت كند. آن ارزش اش رابا اتصال پیامدها به سودوزیان تان اثبات می كند. برنامه های كیفیت یك پایه ریزی اساسی در ایجاد یك مجموعه ذهنی كیفیت قرار می دهد. اما از خودتان بپرسید آیا هرچیزی را كه تجربه كردید. نتایج مالی خاص كثل شش سیگما ایجاد كرده است. جواب شما به احتمال زیاد نه می باشد، چون یك معیار مقدماتی برای انتخاب پروژه های شش سیگما برگشت دادن پول به برگه توازن تان به عنوان نتیجه تلاش های تمام وقت به وسیله منابع اختصاص داده شده است. شش سیگما یك تئوری نیست. آن شیوه ای از كشف چند عملكرد حیاتی است كه مهمی ترین موضوع است. آن فرایندها را تعریف اندازه گیری، تحلیل، بهبود وكنترل می كند تابهبود كیفیت مستقیما به نتایج سودوزیان پیوند بخورد. شش سیگما یك تلاش پیچیده وفعال است كه ابزارهای عملی رادركار قرار می دهد تا نقص ها را دركل سطوح سازمان تان ریشه كن كند. آن یك تمرین تئوریكی نیست، شما نمی توانید در مورد شش سیگما فكر كنید، شما آن را انجام دهید. چون موفقیت 6سیگما مستقیما به پیامدهای پولی مربوط است، آن نتایج جهان واقعی را ایجاد می كند، آن از مهم ترین منابع در دسترس دریك سازمان – دارایی های انسانی اش – استفاده می كند. این بدان معناست كه نتایج مثبت ومحكم به طور سازگار نشان می دهد كه هر كجا وهر وقت مردم در اجاین تفكیك های شش سیگما مشغول هستند.
Six Sigma Is Not Another Qualiti / Program : برنامه كیفیتی ارزشمند هستند بطوری كه آنها می توانند یك فرهنگ ودیدگاه كیفیتی ایجاد كنند. اما شش سیگما، مشكلات فرمن ومشخص تعیین می كند كه مستقیما برجمع بندی نهائی تاثیر بگذارند پروژه های شش سیگما در جهت كاهش یا حذف ضایعات كه پول های حقیقی برای ما به همراه دارند انتخاب شده اند. شش سیگما یك روش تئوری نیست آن تعریف می كند. اندازه می گیرد، تحلیل می كند. بهبود می بخشد وكنترل می كند عملكردهای حیاتی را تا بهبود های كیفیتی را مستقیما به نتایج نهائی پیوند دهد.
شش سیگما یك برنامه آموزشی نیست. البته، كارورزان در شیوه ای آموزشی دیده اند تا نتایج به كارگیری ها را تخمین كنند. اما شش سیگما یك استراتژی تجاری است كه تغییر فرهنگی رادر كل سطوح سریع تر می كند. با نفوذ كردن به بخش ها، گروههای عملكردی و كل سطوح مدیریت، شش سیگما دیدگاه وشیوه های هركسی را در سازمان تغییر می دهد. از كارگران در مسیرهای مونتاژ وكتار دارها در حسابرسی برای عملكردهای مدیران ومنابع انسانی پرسنل،‌آموزشی فقط برای جایگزین كردن روش،‌آسان كردن تغییر شكل ها، ورسیدن به نتایج مالی با جمله به نقص های حاد با ابزارهای آماری اثبات شده حصول می شود. مااین بخش رابا یك نقل مهم- دانش قدرت است- شروع كردیم.

Six Sigma Myths : درباره شش سیگما سوء تعبیر ها وخرافه های زیادی وجود دارد وهنگامی كه شما در پروژه شش سیگما شركت می كنید شما حداقل یكی از موارد زیر رادر ارتباط باآن خواهید شنید. شش سیگما تنها در تاسیسات ساخت كار می كند- شش سیگما نیازهای مشتری رادر برمی گیرد- شش سیگما نوع دوباره TQM است- شش سیگما از مفهوم های شكل آماری استفاده می كند- شش سیگما فقط آموزش است- شش سیگما یك قرص جادوئی با تلاش اندك است. فقط به یادداشته باشید كه فعالیت شش سیگما نیروی انسانی فرایند ونتایج آنها را به هم پیوند می دهد. در راهی سخت و طاقت فرسا وتغییر پذیر كه برای شما نتایجی راكه دنبال آن هستید حاصل می كند. مهم نیست، در صنعت ، تجارت، محصول ویا خدمات هنگامی كه شش سیگما را به كار می برید شما نتایج ها بررسی در پروژه هایتان خواهید دید.
شش سیگما به شما كمك می كند شناسایی كنید چه چیزی را نمی دانید، مشخص كند چه جیزی را باید بدانید و به شما كمك می كند نقص های هزینه زمانی ، مالی، فرصت ها ومشتریان را كاهش دهید. شما به یك سطح كیفیت شش سیگما – فقط 4-3 نقص درهر میلیون فرصت خواهید رسید؟ این واقعا سوال نیست. سوال این است كه چقدر تغییر پذیری های فرآیند ونقص ها برای شما هزینه بر می دارد؟ اگر شما آن دانش را نداشته باشید، شما قدرت ندارید تااین مشكلات را كاهش داده یا حذف كنید وبه صرف جویی چشمگیری برسید. این كتاب به شما كمك خواهد كرد تابدانید كه دانش ارزشمند در مورد فرایندهایتان ودر مورد تكنیك ها وابزارهای شش سیگما – مشكلات را به سودها تبدیل می كند.

اهمیت كنترل مدیر برای سنجش 1 : شش سیگما سطح بهینه ای از كیفیت برای سازمان ها است، حدمتوسط 3.4 نقص در هر میلیون فرصت. آن می تواند در هردادو ستدی در هر شغل بكار می رود. شش سیگما یك تمرین تئوریكی ،‌آماری یا سیستم آموزشی نیست. اگر چه آن بر اساس پایه ریزی TQM است، شش سیگما یك برنامه كیفیت نیست. شش سیگما استقرار فعال ابزارهای آماری است كه تغییر پذیری، نقص ها، واتلاف ها را از كل فرایندهای تجاری حذف می كند وبه نتایج مالی چشمگیری مربوط است. شش سیگما دارایی های انسان رابه نظر می گیرد وپروژه هایی را تعیین می كند تابرآخرین تغییر در فرآیند تاثیر بگذارد وهدف های گسترده برآورده می كند . شیوه پنج مرحله ای تغییر پذیری ها ونام های درست رابرای بهبود آشكار می كند.
 
منبع : sanayeonline.com

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: دو شنبه 6 آبان 1392برچسب:شش سیگما چیست؟مهندسی صنایع,
ارسال توسط مدیر وبلاگ